کلیپی بسیاز زیبا از سبک زندگی اسلامی در جامعه، تیتراژ برنامه تلوزیونی آفاق
شیخ بهاءالدین عاملی در یکی از کتاب های خود می نویسد: روزی زنی نزد قاضی شکایت کرد که پانصد مثقال طلا از شوهرم طلب دارم و او به من نمی دهد. قاضی شوهر را احظار کرد و او طلب خود را انکار نمود. قاضی از زن پرسید:"آیا در گفته خود شاهدی داری؟" زن گفت:"آری آن دو مرد شاهدند." قاضی از گواهان پرسید:"گواهی دهید زنی که مقابل شماست پانصد مثقال از شوهرش، که این مرد است، طلب دارد و او نپرداخته است." گواهان گفتند:"سزاست این زن نقاب مقابل صورت خود را عقب بزند تا ما لحظه ای وی را درست بشناسیم که او همان زن است، تا آن که گواهی دهیم."چون این زن سخن را شنید بر خود لرزید و شوهرش فریاد بر آورد:"شما چه گفتید برای پانصد مثقال طلا، همسر من چهره اش را به شما نشان دهد؟! هرگز! من پانصد مثقال خواهم داد و رضایت نمی دهم که چهره همسرم در حضور دو مرد بیگانه نمایان شود." چون زن آن جوانمردی و غیرت را از شوهر خود مشاهده کرد، از شکایت خود چشم پوشید و آن مبلغ را به شوهرش بخشید.
حکایتی نغز از شیخ بهایی، سایت تبیان، صفحه اصلی، حوزه علمیه، علما و روحانیون، بزرگان حوزه
یک روز آمد و گفت:"خانه مان را باید عوض کنیم". یکی از کارکنان نیروی هوایی را دیده بود که با هشت تا بچه در خانه ای دو اتاقه زندگی می کنند و نمی شد ما با دو بچه در این خانه نسبتا بزرگ زندگی کنیم. آدرس خانه را به آن آقا داده و رفته بود. آن آقا بعد از اینکه فهمید فرمانده پایگاهش می خواهد خانه اش را به او بدهد کلی اصرار کرد که نه! ولی با پافشاری عباس قبول کرد و خانه مان را به آن ها دادیم. با این مهربانی و مظلومیتش، فرمانده قاطعی بود. وقتی جدی می شد، باورت نمی شد که این همان عباس است.
روایتی از همسر شهید امیر سرلشکر عباس بابایی، "حال استخاره" نسیم وحی، شهریور 1386، ش7، ص7
نمازی که انسان را به معراج می برد، انسان را ترقی می دهد، نماز با حضور قلب است. اگر می خواهید در نماز حضور قلب داشته باشید، به این توصیه گوش کنید:"هر وقت می خواهید نماز بخوانید، خیال کنید که این نماز، آخرین نماز شماست". در حدیث هم آمده که امام چهارم، حضرت سجاد(ع)، هرگاه مشغول نماز می شدند، نمازشان "صلاه مودع" بود، یعنی نماز وداع به جای می آوردند. طوری نماز می خواندند که گویی این آخرین نمازشان است.
از سخنان آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)
یک مسئلهی دیگر، پیشرفت اقتصادی و حلّ مشکلات مردم است. یکی از اهداف آنها از این تحریمها همین است که مردم را از نظام جدا کنند؛ مردم دچار مشکلات باشند؛ بیکاری باشد، رکود باشد، مشکلات گوناگون اقتصادی باشد؛ ما همینطور حرف بزنیم، مردم هم دچار مشکلات [باشند]. تحریم میکنند برای اینکه این کارها اتّفاق بیفتد و تحریم را هم که بظاهر برمیدارند، جوری برمیدارند که این مشکلات برطرف نشود. ما باید در مقابل چه کار کنیم؟ پادزهر ما این است که ما کاری کنیم که اقتصاد، اقتصاد قوی، مقاوم و پایدار [بشود]، یعنی همان «اقتصاد مقاومتی» که بارها گفتهایم و گفتهایم و گفتهایم. این هم از عوامل اقتدار کشور است. کشوری که اقتصاد قوی داشته باشد، پولش هم ارزش پیدا میکند، مسئولینش هم ارزش پیدا میکنند، مردمش هم اعتبار پیدا میکنند و دیگر نمیشود بر اینها تحمیل کرد. بارها گفتهایم که باید خودمان را از این مکیدن نفت و وابسته بودن به نفت بتدریج جدا کنیم و این را باید بتدریج کم کنیم. سیاست نفت و بالا پایین شدن نفت، دست دیگران است؛ نفت مال ما است امّا اختیارش دست دیگران است. باید بتوانیم اقتصاد کشور را مقاوم کنیم، جوری کنیم [که آن را] استحکام ببخشیم. این یکی از عوامل اقتدار است.
مقام معظم رهبری ۱۳۹۵/۱۰/۱۹