پایگاه فرهنگی مذهبی مجازی

۳۰ مطلب با موضوع «اخلاقی» ثبت شده است

کوچه بن بست!

کوچه بن بست!

هرچه میخواهی در این دنیا زندگی بکن، اما آخرش مرگ است. آقا! از این کوچه نرو! بن بست است. این خیره سر میرود. تاریک هم هست، پیشانی اش می خوره به دیوار! این دنیا هم کوچه بن بست است. آخرش پیشانیمان می خورد به سنگ لحد، آن وقت تازه پشیمان می شویم. می گوییم خدایا! ما را به دنیا بازگردان، ما اشتباه می کردیم، دیگر عمل صالح انجام می دهیم. خطاب می رسد:"کلا؛ ساکت شو! تو برگردی به دنبا همان آدم اولی هستی! تو خوب بشو نیستی". می گویی من را برگردان به دنیا آدم خوبی بشوم؟!{می گویند} این همه جنازه بردی، دوستانت را بردی دفن کردی، میخواستی خیال کنی که خودت مرده ای. بسم الله! جنازه را که بردی دفن کنی، فکر کن خودت هستی و دوباره زنده شدی، آمده ای به دنیا. آیا اعمالمان را خوب می کنیم؟!


از سخنان آیت الله مجتهدی تهرانی(هر قدر هم که زندگی کنی آخرش می میری)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

راز طولانی شدن عمر

حضرت آیت الله حاج آقا رحیم ارباب اصفهانی(ره) نزدیک به یک قرن زیست. این حکیم فرزانه درباره راز طولانی بودن عمر خود گفته است:"من هیچ وقت بدخواه کسی نبودم".

ادای تکلیف؛ یادمانی از حاج آقا رحیم ارباب اصفهانی(ره)، نامه جامعه، سال دوم، ش22، تیر1385، ص105
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تدبر در قرآن

امام خامنه ای(مدظله العالی) می فرمایند:"تلاوت قرآن یک فضیلت بزرگ و یک ثواب است، اما این تلاوت وسیله ای برای رسیدن به معرفت است. این قرآن یک اقیانوس عظیم است. هرچند بیشتر به جلو بروید تشنه تر می شوید و علاقه مند تر می شوید و دل شما روشن تر می شود. در قرآن، باید تدبر کرد. من از شما جوانان خواهش می کنم که با معانی قرآن انس پیدا کنید و ترجمه قرآن را بفهمید، من بارها این را از جوانان خواسته ام و بسیاری هم اقدام کرده اند. قرآن را که هر روز تلاوت می کنید، هرچند تلاوت کرده اید، ترجمه آن را هم نگاه کنید، بگذارید این مفاهیم در ذهن جوان شما حک شود. در آن صورت فرصت تدبر پیدا خواهید کرد".


از بیانات مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در اختتامیه مسابقات قرآن کریم، 1379/8/9

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

چهار چیز در چهار چیز

پیامبر خدا(ص) فرمودند: خداوند چهار چیز را در چهار چیز قرار داده است:

اول: برکت علم را در تعظیم استاد قرار داده است. شاگرد باید استادش را تعظیم کند و به او احترام بگذارد... من هر شب برای آشیخ مرتضی زاهد(ره) یک سوره قرآن می خوانم این ها در برکت علم تاثیر دارد.

دوم: بقای ایمان در تعظیم خداست؛ اگر خدا را بزرگ بشماری، ایمانت باقی می ماند. خواندن نمار در اول وقت تعظیم الله است.

سوم: اگر کسی می خواهد در دنیا شاد باشد و دست به هرچه می زند طلا بشود، می بایست به پدر و مادرش نیکی کند.

چهارم: اگر می خواهی که از آتش دوزخ رهایی یابی، مردم را از خود نرنجان و آن ها را اذیت نکن.


از فرموده های آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

حقوق مومن بر مومن

در احوالات عالم ربانی، ملااحمد مقدس اردبیلی(ره) آمده است که در یکی از سفرهایی که با گروهی به سمت عتبات می رفتند، یکی از زوار، که او را نمی شناخت، به او گفت:"جامه های مرا ببر نزدیک آب و بشوی و چرک آن ها را بگیر". ملا احمد قبول کرد و جامه های آن مرد و را برد و شست و آورد تا به او بدهد. در این هنگام، آن مرد او را شناخت و خجالت کشید؛ دیگران هم او را توبیخ کردند. مقدس اردبیلی فرمود:"چرا او را ملامت می کنید؟" مطلبی نشده است، حقوق برادران مومن بر یکدیگر بیش از اینهاست".


رضا مختاری، سیمای فرزانگان، قم، دقتر تبلیغات اسلامی، 1366، ج3، ص295

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دوری از تکبر

مردی از روی تحقیر به سلمان گفت:"تو کیستی؟" سلمان گفت:"آغاز من و تو نطفه ای است پلید و آخر من و تو مرداری است گندیده و چون روز قیامت شود و ترازوها نهاده شود، هرکه ترازویش سنگین باشد، کریم و بزرگوار است و هر که ترازویش سبک باشد لئیم و پست خواهد بود."


علی مشکینی، درس هایی از اخلاق، ترجمه علی رضا فیض، قم،الهادی، 13676، ص245

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

من یک بسیجی ام، همین!

یک روز برای کسب اطلاع از کمبود های انبار به آن قسمت سرکشی می کرد. وقتی مشغول بازدید از وضعیت انبار بود، مسئول انبار، حاج امرالله، که آقا مهدی را از روی قیافه نمی شناخت، رو به او کرد و با صدای بلند گفت:"جوون! چرا همین طور ایستاده ای و نگاه می کنی؟ بیا کمک کن تا این گونی ها رو به انبار ببریم، اگه اومده ای اینجا کار کنی، باید پا به پای بقیه این بارهارو از کامیون خالی کنی! فهمیدی بابا؟" کتف آقا مهدی، قبلا مورد اصابت تیر قرار گرفته بود و نمیتونست زیاد از آن کار بکشه. با این وصف، مشغول به کار شد. نزدیک ظهر، یکی از بچه های سپاه برای دادن آمار به حاج امرالله به اونجا آمد. حاج امرالله به او گفت:"یه بسیجی پرکار امروز به کمک ما آمده نمی دانم کدام قسمت است. می خواهم بروم و از فرمانده اش بخواهم که او را به قسمت ما منتقل کند" و به آقا مهدی اشاره کرد. آن سپاهی، که ایشان را می شناخت، به سرعت به کمک آقا مهدی رفت و به حاج امرالله گفت:"آخر می دانی او کیست؟ این آقا مهدی باکری است. فرمانده لشکر خودمان." حاج امرالله و دیگر بسیجی ها به طرف او رفتند. آقا مهدی بدون اینکه بگذارد آنها حرفی بزنند، صورتشان را بوسید و گفت:"حاج امرالله، من یک بسیجی ام، همین!".


ابراهیم گودرزی، من یک بسیجی ام، زندگینامه شهید سردار سرلشکر پاسدار مهدی باکری، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1374

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

طمع قربانگاه خرد

طمع آن چنان انسان را به بند می کشاند که حتی نتواند گامی به پیش بردارد. برای رفتن به سوی مقصد تربیت ابتدا باید این بند ها را گشود، چنان که پیشوایای آزادگان علی (ع) می فرمایند:"الطمع رق موبد"؛ طمع بردگی همیشگی است. یعنی: از بردگی بدتر، طمع داشتن است.


نهج البلاغه، حکمت 177


قطع طمع از دستان مردم
به نقل از لقمان حکیم:"پسرم!... اگر خواستی عزت دنیا را گردآوری، طمع خود را از آنچه در دستان مردم است، قطع کن، زیرا پیامبران و صدیقان، تنها به سبب قطع طمع به چنان مقاماتی رسیدند".

محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج13، ص419
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

به فکر باشید!

شما در این چندروزی که به ماه مبارک زمضان مانده به فکر باشید؛ خود را اصلاج کرده، توجه به حق تعالی پیدا کنید؛ از کردار و رفتار ناشایسته خود استغفار کنید، اگر خدای نخواسته گناهی مرتکب شده اید، قبل از ورود به ماه مبارک رمضان توبه کنید.


سید روح الله موسوی خمینی، جهاد اکبر(مبارزه با نفس)، ص 38

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

اهتمام به توبه زودهنگام

گفتم که به پیری رسم و توبه مردانه کنم                                           انقدر جوان مرد و یکی پیر نشد

...آخه شیطون ما را گول میزنه میگه،: تو حالا حالاها زنده ای؛ تو سنی نداری؛ جدت نود سال عمر کرد؛ حالا بعدا توبه کن! تو از این آدما نباش که به واسطه ی آرزوی دراز، توبه را به تاخیر بندازی، همین الان بگو، خدایا غلط کردم... و توبه کن.

فرازی از فرموده های آیت الله مجتهدی تهرانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰