شاید یکی از زیباترین لحظات و دقایق زندگی جنگی همه فرماندهان و رزمندگان، دیدار هایی بود که بعد از پایان عملیات ها با حضرت امام داشتند. در یکی از این دیدارها بود که تا امام (ره) آمد توی اتاق و روی صندلی نشست، شهید حسن باقری اجازه خواست با دوربینی که خودش آورده بود دو سه عکس یادگاری بگیرد. امام (ره) گفت:"چه ایرادی داره پسرم؟!" یکی از محافظ ها اشاره کرد که فلش دوربین برای چشم امام خوب نیست. حسن لامپ اتاق را روشن کرد تا عکس ها خراب نشود. زود سه چهار عکس پشت سر هم گرفت و نشست روی زمین. سکوت بر اتاق حاکم شد. آقای رضایی آماده گزارش بود که امام (ره) از روی صندلی بلند شد. همه همراه او بلند شدند و با تعجب به هم نگاه کردند. امام (ره) ار کنار فرماندهان رد شد و رفت کلید برق و چراغ را خاموش کرد. در آن وقت روز نیازی به لامپ نبود، اما برای همه مان جالب بود که چرا هیچ کس به این قضیه توجه نداشت و جالب تر آنکه چرا امام (ره) به کسی دستور نداد چراغ ها را خاموش کند و خودش شخصا بلند شد و کلید را زد.


روایتی از سردار محمد جعفر اسدی، فرمانده لشکر 33 المهدی (عج)